مفهوم الگوهای نموداری در فارکس چیست؟
تاکنون برای معامله در بازار، از انواع ابزارها بهرهمند شدهاید. اما در این واحد از دانشکده پیپکده، قصد داریم در خصوص الگوهای نموداری که کاربرد زیادی در بازار دارند با شما صحبت کنیم.
تصور کنید الگوهای نموداری همچون ردیابهایی بر روی نقشه معدن هستند. زمانی که بتوانید این الگوها را قبل از انفجار درست شناسایی کنید، در صورت انفجار سودهای قابل توجهی نصیب شما خواهد شد.
در این بخش، اصول و ترتیبات الگوهای نمودار و چیدمان آنها آموزش داده خواهد شد.
معمولاً شناسایی صحیح این الگوها، به یک انفجار ناگهانی منجر میشود.
پس هوشمندانه عمل کنید!
به یاد داشته باشید هدف ما این است که حرکتهای بزرگ را قبل از وقوع آنها شناسایی کنیم تا بتوانیم از این اتفاقات سود کسب کنیم.
آرایش نمودار به ما به شدت کمک میکند تا شرایطی که بازار آمادهی وقایع ناگهانی است را شناسایی کنیم.
همچنین میتواند نشان دهد که آیا قیمت در جهت فعلی ادامه مییابد یا معکوس میشود تا بتوانیم راهبردهای معاملاتی زیرکانهای را برای این الگوها اجرا کنیم.
نگران نباشید. یک برگهی تقلب کوچک به شما ارائه خواهیم داد تا این الگوها و راهبردهای جالب را فراموش نکنید!
فهرستی از الگوهایی که در موردشان صحبت خواهیم کرد:
سقف دوقلو یک الگوی معکوس است که بعد از یک حرکت گسترده به سمت بالا شکل میگیرد. «قلهها» نقاط بالایی هستند که وقتی قیمت به یک سطح خاص میرسد و توان شکست آن سطح را نداشته باشد، این الگو شکل میگیرد.
پس از رسیدن به این سطح، قیمت کمی به سمت پایین میآید، اما سپس دوباره به همان سطح برمیگردد تا آن را آزمایش کند. اگر قیمت دوباره از آن سطح برگردد، "سقف دوقلو" شکل گرفته است! در نمودار زیر الگوی سقف دوقلو را مشاهده میکنید که دو «قله» یا سقف پس از یک حرکت قوی به سمت بالا شکل گرفتهاند.
“کف دوقلو” نیز یک الگوی بازگشت روند است اما این بار قیمت قرار است بعد از تشکیل دو دره به سمت بالا برگردد. این اتفاقات پس از روندهای رو به پایین رخ میدهند، وقتی دو کف یا «دره» شکل گرفته است.
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای بازگشتی در بازار فارکس است. این الگو از یک قله (شانه) شروع شده و سپس یک قله بالاتر (سر) دارد، سپس دوباره به یک قله پایین (شانه) میرسد. خط گردن با اتصال دو نقطه پایینترین فرورفتگی ایجاد میشود، و شیب این خط ممکن است به سمت بالا یا پایین باشد.
همانطور که از نامش پیداست، این الگو سر و شانه را به صورت معکوس نشان میدهد.
یک کف ایجاد میشود (شانه)، سپس یک کف پایینتر (سر)، و در نهایت یک کف بالاتر (شانه). این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می شود.
هدف ما، همانند الگوی سقف و کف دوقلو، با اندازهگیری فاصله تا سر اندازهگیری میشود.
هدف ما مانند الگوی سقف و کف دوقلو محاسبه میشود.
فاصلهٔ بین سر و خط گردن را اندازه گیری کنید.
فاصله بین سر و خط گردن تقریباً نشاندهنده تغییر قیمت پس از شکستن خط گردن است.
الگوی کنج صعودی وقتی شکل میگیرد که قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیبدار به سمت بالا تثبیت میشود.
در الگوهای کنج صعودی شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است.
این نشان میدهد که کفهای بالاتر سریعتر از سقفهای بالاتر شکل میگیرند و این منجر به الگوی کنج میشود.
با تثبیت قیمتها احتمالا نوسانات بزرگی در راه است و تغییری ناگهانی در جهت بالا یا پایین خواهیم داشت.
اگر الگوی کنج صعودی بعد از روند رو به بالا شکل بگیرد، معمولاً یک الگوی برگشتی است و قیمت نزول میکند.
و اگر در طول روند نزولی تشکیل شود ممکن است نشاندهنده ادامه نزول قیمت باشد.
به هر حال، نکته مهم این است که وقتی این الگوی نموداری را میبینید، باید آماده برای ورود به معامله باشید.
توجه داشته باشید که چگونه قیمت در حال شکل دادن موج های جدید است، اما با سرعت بسیار کمتری نسبت به زمانی که قیمت به پایین ترین سطح می رسد.
آنها قیمت را پایین آوردند تا خط روند را بشکنند و نشان دادند که ممکن است روند رو به پایین در آینده دیده شود.
حالا بیایید نگاهی به مثال دیگری از الگوی کنج صعودی داشته باشیم. اما این بار این الگو به عنوان سیگنال ادامه روند نزولی عمل میکند.
الگوی کنج افزایشی که بعد از روند صعودی شکل میگیرد معمولاً منجر به وارونگی روند رو به پایین میشود در حالی که کنج صعودی که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد معمولاً منجر به ادامه میشود (روند رو به پایین).
به بیان ساده الگوی کنج صعودی منجر به ادامه روند نزولی میشود که یک الگوی نزولی است.
الگوی کنج نزولی هم درست مانند الگوی کنج صعودی ممکن است نشانه ادامهی روند یا بازگشت روند باشد.
به عنوان یک سیگنال برگشتی این الگو در کف روند نزولی شکل میگیرد و نشان دهندهی این است که
روند بعدی احتمالا صعودی است.
به عنوان سیگنال ادامهدهنده، این الگو در طی روند صعودی شکل میگیرد و بدین معناست که حرکات صعودی قیمت از سر گرفته میشود.
بر خلاف الگوی کنج صعودی، الگوی کنج نزولی یک الگوی نموداری صعودی است.
الگوی مستطیل زمانی که قیمت در سطوح حمایت و مقاومت موازی محاصره میشود، شکل میگیرد. الگوی مستطیل نشاندهنده ی دورهی تثبیت قیمت یا عدم قطعیت بین خریداران و فروشندگان است. در حالی که آنها به نوبت به یکدیگر مشت میزنند اما هیچ کدام پیروز نمیشوند. قیمت، قبل از شکستن سطوح حمایت و مقاومت بارها آنها را لمس و تست میکند. قیمت ممکن است در جهت ایجاد شکست روند شکل بگیرد، خواه صعودی باشد یا نزولی.
فقط باید صبر کنیم تا زمانی که یکی از این سطوح بشکند و روند را در پیش بگیرد.
به یاد داشته باشید وقتی مستطیلی دیدید: محدود فکر نکنید!
الگوی مستطیل نزولی وقتی شکل میگیرد که قیمت مدتی در طول روند نزولی تثبیت شود.
دلیل این اتفاق این است که فروشندگان احتمالاً باید صبر کنند و قبل از پایینتر بردن قیمت جفتارز نفسی تازه کنند.
در مثال فوق جفارز از هدف فراتر رفت تا فرصتی برای کسب سود بیشتر باشد.
یک مثال مستطیلی دیگر، این بار الگوی مستطیل صعودی.
بعد از روند صعودی، قیمت متوقف شد تا تثبیت شود.
میتوانید حدس بزنید قیمت بعد از این چه روندی طی خواهد کرد؟
الگوی مثلث متقارن الگویی است که در آن شیب سقفهای قیمت و شیب کفهای قیمت در کنار یکدیگر پوششی ایجاد میکنند تا جایی که یک مثلث شکل بگیرد. در طول شکلگیری الگو، بازار سقفهای پایینتر و کفهای بالاتر خواهد داشت. این یعنی نه خریداران و نه فروشندگان، قیمت را به قدر کافی تغییر نمیدهند تا روند مشخصی ایجاد کنند. اگر این نبردی بین خریداران و فروشندگان باشد، نتیجه تساوی است. این نیز نوعی تثبیت قیمت است.
اگر ورود را زیر شیب کفهای بالاتر انجام داده باشید، به محض این که به اولین ترتیب برسد آن را لغو میکنید.
وقتی سطح مقاومت و شیبی از کفهای بالاتر وجود دارد، الگوی مثلثی شکل میگیرد.
در طول این زمان سطح معینی میرسد که خریداران نمیتوانند از آن فراتر بروند. اما به تدریج شروع میکنند به بالا بردن قیمت، چنان که در کفهای بالاتر دیده میشود.
آنها همچنان روی این سطح مقاومت فشار وارد میکنند و در نتیجه تغییری ناگهانی رخ خواهد داد.
حالا سؤال این است که «در کدام جهت خواهد رفت؟ آیا خریداران میتوانند این سطح را بشکنند یا مقاومت بیش از حد قوی است؟»
بسیاری از کتابهای مربوط به نمودارها به شما می گویند که در بیشتر موارد خریداران در این نبرد پیروز میشوند و قیمت از مقاومت میگذرد.
با این حال تجربهٔ ما در دانشکده پیپکده این بوده که همیشه این طور نیست. گاهی سطح مقاومت بیش از حد قدرتمند است و بیشتر اوقات قیمت واقعاً بالا میرود. منظور ما این است که نباید روی جهت قیمت وسواس داشته باشید، بلکه باید آماده باشید که در هر دو جهت حرکت کنید.
در این مثال ما سفارش ورود را بالاتر از خط مقاومت و زیر شیب کفهای بالاتر قرار میدهیم.
اگر سفارش فروش خود را در زیر کف مثلث قرار داده باشیم، میتوانیم از این ریزش قیمت بهره ببریم.
همان طور که احتمالاً حدس زدهاید، مثلثهای نزولی دقیقاً بر عکس مثلثهای صعودی هستند (مطمئناً که باهوش هستید!).
در الگوی مثلث نزولی رشتهای از سقفها یا قلههای پایینتر وجود دارد که خط بالایی را تشکیل میدهند.
خط پایینی سطح حمایتی است که در آن، قیمت نمیتواند بشکند.