شاخص دلار و ارزها

سیستم برتون وودز یک توافق بین المللی بود که در دهه 1940 میلادی بین کشورهای متفق‌المنشأ برگزار شد و به تثبیت نرخ ارزها و ایجاد یک نظام پولی بین المللی کمک کرد. پس از پایان این سیستم، دلار به عنوان ارز پایه جهانی مورد توجه قرار گرفت، از آنجایی که ایالات متحده دارای اقتصاد پرقدرت و پایداری بود. این اعتبار و استقرار به دلیل قدرت اقتصادی، پایداری سیاسی و عملکرد مالی مثبت ایالات متحده به دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره برای کشورها و بانک‌های مرکزی جهان منجر شد. شاخص دلار آمریکا (USDX) یک معیار است که ارزش دلار آمریکا را نسبت به سایر ارزها اندازه‌گیری می‌کند و محاسبه می‌شود با استفاده از وزن‌دهی ارزهای مختلف نسبت به دلار. در معاملات فارکس، شاخص دلار می‌تواند به عنوان یکی از شاخص‌های مورد استفاده برای تحلیل تکنیکال و پیش‌بینی جهت حرکت قیمت استفاده شود، به طوری که نوسانات در ارزش دلار نسبت به سایر ارزها را تحلیل کرده و به تصمیم‌گیری در معاملات کمک کند.

طلا به عنوان یکی از مهمترین سرمایه‌گذاری‌های پناهگاهی، تأثیر مهمی بر روند جفت‌های ارزی دارد، از جمله جفت‌های دلار استرالیا/دلار آمریکا و دلار آمریکا/فرانک سوئیس (که به عنوان کامدال ها شناخته می‌شوند). زمانی که قیمت طلا صعود می‌کند، اغلب این به عنوان نشانه‌ای از نگرانی‌های اقتصادی و عدم پایداری در بازارها تفسیر می‌شود. این می‌تواند منجر به کاهش ارزش ارزهای پناهگاهی مانند دلار آمریکا شود و به همین دلیل، ارزهایی مانند دلار استرالیا و فرانک سوئیس که معمولاً به عنوان جایگزین‌هایی از نظر پایداری شناخته می‌شوند، می‌توانند به نفع طلا افزایش یابند. به عبارت دیگر، زمانی که طلا قیمت می‌گیرد، ارزهایی که با آن معامله می‌شوند معمولاً قویترین عملکرد را از خود نشان می‌دهند. اما باید توجه داشت که این تأثیرات ممکن است به دلیل عوامل دیگر نیز تغییر کنند و همیشه لازم است نکات دیگری مانند وضعیت اقتصادی عمومی و سیاست‌های پولی مرکزی را در نظر گرفت.

بازارهای سهام و فارکس دو بخش مهم از بازارهای مالی جهانی هستند که با توجه به عوامل مختلفی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. رابطه بین این دو بازار به عنوان "رابطه سهام-فارکس" شناخته می‌شود. این رابطه معمولاً به این معناست که نوسانات در بازار سهام می‌تواند تأثیر زیادی بر بازار فارکس داشته باشد و بالعکس. به طور مثال، افزایش یا کاهش قیمت سهام یک شرکت می‌تواند باعث تغییرات در نرخ ارز مربوطه شود، و برعکس، تغییرات در نرخ ارز می‌تواند بر سودآوری شرکت‌ها و سرمایه‌گذاری در سهام تأثیر بگذارد. این ارتباط پیچیده به عواملی مانند تغییرات اقتصادی، سیاسی، و رویدادهای جهانی بستگی دارد و می‌تواند برای سرمایه‌گذاران و تریدرها فرصت‌ها یا ریسک‌هایی فراهم کند.

ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان، سیاست‌های پولی و مالی قدرتمندی دارد که تأثیر زیادی بر روی ارزش دلار آمریکا دارند. حوزه یورو، به عنوان بزرگترین منطقه اقتصادی دنیا، نیز با تحولات اقتصادی و سیاست‌های پولی و مالی خود، بر روند ارزش پوند انگلیس تأثیر می‌گذارد. همچنین، ژاپن که ارزش ارز یوان ژاپن را تعیین می‌کند، با داشتن موقعیت برجسته در منطقه آسیا، تأثیر قابل توجهی بر روند اقتصادی و ارزش ارزهای مختلف، از جمله دلار کانادا، دارد. این کشورها با شاخص‌ها و آمارهای اقتصادی متنوعی از جمله رشد اقتصادی، نرخ بیکاری، و نرخ تورم، به‌عنوان موتورهای محرک، روند ارزش ارزهای ملی و بین‌المللی را تحت تأثیر قرار می‌دهند.