شاخص دلار آمریکا
دلار آمریکا یک موقعیت منحصر به فرد در حوزههای مالی و بازرگانی دارد و به عنوان ستون اصلی اقتصاد جهان عمل میکند.
جایگاه آن به عنوان ارز ذخیره بینالمللی، وسیله مبادله، و واحد حساب برای تنوع تراکنشها، تاثیرات گستردهای بر دولتها، کسب و کارها، و افراد دارد.
در این واحد، جنبههای کلیدی نقش بینالمللی دلار را بررسی کرده و عواملی که به پایداری آن کمک میکنند را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
آغاز تسلط جهانی دلار آمریکا را میتوان در کنفرانس برتون وودز در سال 1944 یافت، که هدف آن ایجاد یک سیستم پولی جدید برای تقویت تجارت بینالمللی و استقرار اقتصاد پس از جنگ جهانی دوم بود.
از آنجا که ایالات متحده در آن دوران حدود دو سوم ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت، دلار آمریکا به عنوان ارز اصلی در سیستم برتون وودز به شمار آمد.
عمو سام در واقع، جذابیتی پیدا کرد که تمام طلاهای جهان را در دیگ خود نگه میداشت.
در نتیجه، کشورها ارزهای خود را به دلار متصل کردند. این ارز، که خود قابل تبدیل به طلا بود، به عنوان ابزار اصلی برای تسویه پرداختهای بینالمللی به کار رفت.
اگرچه سیستم برتون وودز در دهه 1970 سقوط کرد، دلار آمریکا جایگاه خود را به عنوان ارز برتر جهان حفظ کرد.
این جذابیت پایدار را می توان به عوامل متعددی نسبت داد:
ثبات اقتصادی:
تلاش های فدرال رزرو برای کنترل تورم به ثبات دلار کمک کرده است و آن را به یک منبع جذاب با ارزش و وسیله مبادله تبدیل کرده است.
اثرات شبکه:
استفاده گسترده از دلار در معاملات بینالمللی، چرخهای خودتقویتکننده ایجاد کرده است و افراد و مشاغل بیشتری به دلیل استقبال گسترده از این ارز، استفاده از آن را انتخاب میکنند.
اندازه و باز بودن بازارهای مالی ایالات متحده:
هیچ بازار دیگری حتی نزدیک به آن نیست! عمق و نقدینگی بازارهای مالی ایالات متحده، معاملات بزرگی را ممکن میسازد که بازارهای کوچکتر ممکن است برای انطباق آن با مشکل مواجه شوند و جذابیت دلار را بیشتر افزایش دهد.
در پایان، مردم میخواهند داراییهای دلاری را حفظ کنند، زیرا مبانی اقتصادی، سیاسی و نهادی ایالات متحده اعتماد و اعتبار را فراهم میکند.
یکی از جنبههای بسیار حیاتی نقش بینالمللی دلار آمریکا، عملکرد آن به عنوان یک ارز ذخیره است.
ارز ذخیره، ارزی است که بانکهای مرکزی به مقادیر قابل توجهی نگهداری میکنند و از آن بصورت گسترده برای تجارت بینالمللی و تسهیل معاملات مالی استفاده میشود، که هزینههای تسویه معاملات مرتبط با ارزهای متنوع را حذف میکند.
بانکهای مرکزی در سراسر جهان بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی خود را به دلار نگهداری میکنند و از آن برای تثبیت ارزهای خود، تامین مالی تجارت بینالمللی و ایجاد محافظی در برابر شوکهای اقتصادی استفاده میکنند.
اکنون تقریباً 60 درصد از ذخایر ارزی بانکهای مرکزی به دلار نسبت داده میشود. اگرچه سهم دلار از ذخایر ارزی کاهش یافته است، اما هنوز هم تقریباً دو برابر یورو، ین، پوند و یوان میباشد، که مشابه دهههای پیش است.
یورو که نزدیکترین رقیب به عنوان ارز جهانی است، تقریباً 20 درصد از ذخایر بانکهای مرکزی را تشکیل میدهد. ثبات دلار و پذیرش گسترده آن این ارز را به گزینهای ایدهآل برای این منظور تبدیل کرده است.
دلار آمریکا همچنین نقش مهمی در بازارهای کالاهای جهانی ایفا میکند، زیرا بسیاری از کالاها مانند نفت و طلا به دلار قیمتگذاری میشوند.
این مکانیسم قیمتگذاری باعث سهولت تجارت بینالمللی میشود، چرا که یک معیار مشترک ارائه میدهد و نیاز به تبدیل ارزهای متعدد را کاهش میدهد. همچنین بر تأثیر قیمت کالاها به دلار تأکید میشود، زیرا نوسانات ارز معمولاً بر هزینه مواد خام و کالاهای نهایی تأثیر میگذارد.
نقش جهانی دلار، تأثیرات چشمگیری بر تجارت بینالمللی و امور مالی دارد.
اغلب ارزها بهطور محدودتر فقط در داخل کشور یا در معاملات برونمرزی مستقیماً با صادرکننده ارز استفاده میشوند. با این حال، دلار به طور گسترده برای تأمین مالی، قیمتگذاری، صورتحساب تجاری و تسویه حساب، و همچنین امور اقتصادی دیگر مورد استفاده قرار میگیرد، حتی زمانی که ایالات متحده درگیر نباشد!
استفاده از دلار به عنوان وسیله مبادله در معاملات فرامرزی، ریسک ارز را کاهش میدهد و جریان کالا و خدمات بینالمللی را تسهیل میکند.
همچنین، ارزش دلار در امور مالی جهانی، آن را به عنوان یک ارز کلیدی برای دولتها، شرکتها و افرادی میسازد که به دنبال دسترسی به بازارهای سرمایه بینالمللی هستند.
تقریباً نیمی از تجارت بینالمللی به دلار انجام میشود و نیمی دیگر از کل وامها و اوراقبدهی جهانی به دلار است.
دلار به عنوان یک ارز "پناهگاه امن" در دوران بحرانهای اقتصادی بزرگ، مثل بحران مالی جهانی در سالهای 2008-2009 و تأثیرات ویروس کووید-19 در سال 2020، ترجیح داده میشود.
قدرت واقعی دلار از نقش آن به عنوان ارز اصلی برای بدهیهای بینالمللی و همچنین به عنوان پناهگاه امن برای سرمایهگذاران در مواقع دشوار ناشی میشود.
همانطور که تا به حال فهمیده اید، شایعات مرگ دلار بسیار زیاد است!
نقش جهانی دلار از چند جهت به نفع ایالات متحده است.
اولاً، این نقش هزینههای استقراض را کاهش میدهد و این امکان را به دولت ایالات متحده میدهد تا کسری بودجه را با شرایط مناسبتری تامین کند.
دوماً، با تقویت ارزش دلار، قدرت خرید آمریکاییها را افزایش میدهد و این امکان را به آنها میدهد که کالاها و خدمات بیشتری از کشورهای دیگر بخرند.
با این حال، این مزیت با جنبههای منفی نیز همراه است؛ زیرا دلار قویتر، صادرات آمریکا را گرانتر میکند و ممکن است به از دست دادن شغل در صنایع صادراتی، منجر شود.
در آخر، استفاده گسترده از دلار در تجارت بینالمللی، ایالات متحده را به عنوان یک اهرم دیپلماتیک تقویت میکند و امکان اعمال تحریمهای مالی را علیه دشمنان را فراهم میکند.
در 70 سال گذشته، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان باقی مانده است، حتی با وجود تحولات زیادی در مسائل اقتصادی جهانی. با این حال، در آینده ممکن است تسلط دلار دائمی نباشد.
عواملی مانند تورم کنترلنشده، کاهش سهم ایالات متحده از اقتصاد و تجارت جهانی، بدهی بیش از حد، یا استفاده بیش از حد از تحریمهای مالی، ممکن است محبوبیت دلار را تضعیف کند.
با تحول چشمگیر در چشمانداز اقتصاد جهانی، تسلط دلار ممکن است به چالش کشیده شود و تأثیرات بالقوهای بر تجارت، امور مالی و جغرافیايسياست داشته باشد.
دلارزدایی به معنای کاهش اتکا به دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره، وسیله مبادله و واحد حساب در اقتصاد جهانی است.
توجه خاصی به رشد چشمگیر چین در اقتصاد جهانی و ظهور ارزهای دیجیتالی مانند بیتکوین معطوف شده است.
یک نمونه اخیر از استفاده یوان چین در معاملات نفت خام این است که به کشورها اجازه میدهد بدون نیاز به دلار آمریکا، نفت را خرید و فروش کنند.
این به عنوان "پترویوان" شناخته میشود که به شکلی مشابه با "دلارهای نفتی" است که در دهه 1970 معرفی شدند، زمانی که کشورهای صادرکننده نفت توافق کردند که محصولات خود را به دلار آمریکا قیمتگذاری کنند.
اگر ارز دیگری به جای دلار آمریکا به عنوان وسیله مبادله جهانی مسلط شود، ایالات متحده ممکن است مزایای فعلی خود را از دست دهد، در حالی که کشورهای دارای ارزهای جدید سود میبرند.
لازم به ذکر است که وقتی پوند انگلیس قدرت خود را از دست داد، ارز دیگری به جای آن ظاهر شد. اما امروزه هیچ ارزی به اندازه دلار به عنوان ارز جایگزین آمریکا وجود ندارد.
شاخص دلار، با نامهای اختصاری USDX یا DXY شناخته میشود. اگر تا به حال در بازار جهانی سهام معامله کردهاید، احتمالاً با شاخصهای معروفی مانند میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) یا شاخص ترکیبی نزدک NASDAQ، راسل 2000، S&P 500، آشنا شدهاید.
اگر سرمایهگذاری در بازار سهام آمریکا داشته باشید، دلار آمریکا از دیدگاه شما خارج نخواهد شد. برای تاجران ارز، شاخص دلار آمریکا (USDX) ابزار مهمی است.
این شاخص به عنوان "شاخص دلار ICE امریکا" نیز شناخته میشود. ساختار این شاخص شباهت زیادی به شاخصهای بازار سهام دارد، زیرا به طور کلی ارزش یک سبد ارز خارجی را نسبت به دلار نمایش میدهد.
شاخص دلار آمریکا از یک میانگین وزنی هندسی از شش ارز خارجی تشکیل شده است: یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس، دلار کانادا، کرون سوئد، و فرانک سوئیس.
در واقع، این شاخص مظهر قدرت جهانی دلار آمریکاست و به عنوان یک قرارداد آتی (DX) در تبادلات ارزی بینالمللی ICE معامله میشود.
شرکت اینترکانتیننتال اکسچنج یا ICE مالکیت این شاخص را در اختیار دارد و این ابزار به عنوان شاخص اصلی برای ارزشیابی بینالمللی دلار آمریکا در نظر گرفته میشود.
در صورتی که اصطلاح "Dollar Index" را در گوگل جستجو کنید، احتمالاً با سه کلمه مرتبط به آن، یعنی USDX، DX و DXY روبرو میشوید و این سوال به ذهن شما میآید: "اینها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟”
USDX اصطلاحی است که به عنوان مادر یا عمومیترین شاخص دلار آمریکا شناخته میشود. این اصطلاح مناسب برای ارجاع به شاخص اصلی دلار است.
نماد تبادلات ICE برای قرارداد های آتی، DX است و به دنبال آن کد ماه و کد سال می آید.
نماد ICE Exchange برای ارزش اصولی شاخص دلار (که گاهی به آن شاخص نقدی یا لحظه ای می گویند) نیز DX است (بدون کد ماه یا سال)، با این حال تهیه کنندگان داده های مختلف ممکن است از نمادهای
متفاوت استفاده کنند.
DXY یک نماد معروف است که توسط کاربران پایگاه خبری بلومبرگ برای ارجاع به شاخص دلار استفاده میشود. گاهاً به این شاخص به نام "Dixie" هم اشاره میشود. DXY عمدتاً برای اشاره به دلار نقدی یا نرخ لحظهای ارز استفاده میشود، در حالی که DX بیشتر برای معاملهگران آتی استفاده میشود. با این وجود، باید توجه داشت که DX نیز برای ارجاع به نرخ لحظهای ممکن است مورد استفاده قرار گیرد، که گاهاً گیجکننده است، نه؟
حال که میدانیم سبد ارزی از چه مواردی تشکیل شده است، به بخش "میانگین وزنی هندسی" بازگردیم.
با توجه به اینکه اندازه تمام کشورها یکسان نیست، منصفانه است که در محاسبه شاخص دلار آمریکا، به هر کشور وزن مناسبی اختصاص یابد. نگاهی به وزنهای فعلی بیندازید:
یورو با داشتن 19 کشور، بخش عظیمی از شاخص دلار آمریکا را تشکیل میدهد. رتبهبندی بعدی در اختیار ژاپن است که منطقی است، زیرا ژاپن یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان است. چهار مورد دیگر کمتر از 30 درصد از USDX را تشکیل میدهند.
سوالی که به ذهن میآید این است: وقتی یورو افت میکند، شاخص دلار آمریکا به کدام سمت حرکت میکند؟ همانطور که مشاهده میشود، با توجه به اینکه یورو بخش عظیمی از شاخص دلار آمریکا را تشکیل میدهد، میتوانیم از این شاخص به نام "شاخص ضد یورو" نیز یاد کنیم.
نکته جالب: پیش از تأسیس یورو، USDX اصلی ده ارز را شامل میشد: ارزهایی که در حال حاضر نیز جزء آن هستند (به جز یورو)، به علاوه مارک آلمان غربی، فرانک فرانسه، لیره ایتالیا، گیلدر هلند و فرانک بلژیک. یورو در واقع جایگزین پنج ارز آخری شد.
از آنجا که USDX بشدت تحت تأثیر یورو است، معامله گران به دنبال یک شاخص دلار “متعادل تر” هستند.
بعداً دو شاخص دیگر دلار آمریکا را نیز بررسی خواهیم کرد:
به عنوان یک معامله گر ارز، شما باید با هر سه مورد آنها آشنا باشید.
هیچ تعدیل مجدد و تایید شدهای برای شاخص دلار ICE آمریکا وجود ندارد. این شاخص تنها یک بار، هنگام معرفی یورو به عنوان واحد پول رایج کشورهای اتحادیه اروپا، تنظیم و تعدیل شد. ICE یا ICE Futures U.S اصول و روشهای عملکرد شاخص را نظارت میکند تا اطمینان حاصل شود که به درستی تمامی ارزهای تحت پوشش و به طور کلی بازار ارز را منعکس کند و در صورت لزوم، تغییراتی را اعمال کند (که میتوان گفت تقریباً هیچ وقت انجام نمیشود).
شاخص دلار ICE آمریکا به صورت همزمان و لحظهای و تقریباً در هر 15 ثانیه محاسبه میشود. این محاسبه لحظهای، دادهها را بین همه معاملهگران و کارگزاران توزیع میکند. قیمت قراردادهای آتی DX توسط بازار تعیین میشود و نمایانگر اختلاف نرخ بهره بین ارزهای مربوطه و دلار آمریکا است.
قیمتهای لحظهای برای شاخص اصلی دلار نقدی و برای قراردادهای آتی مبتنی بر شاخص دلار آمریکا از طریق کارگزاران دادههای بازار و از طریق WebICE (سرویس اشتراکی مبتنی بر اینترنت که دسترسی لحظهای به فعالیتهای تجاری در بستر معاملاتی ICE را فراهم میکند) در دسترس است. اما از آنجا که ICE دادههای قیمتی را کنترل میکند و برای خدمات آماری هزینه میپردازد، دسترسی به قیمتهای لحظهای رایگان نمیباشد!
قیمتهای تاخیردار شاخص دلار نقدی آمریکا را میتوانید در وبسایتهایی مانند Bloomberg، MarketWatch، CNBC، WSJ و Finance Yahoo پیدا کنید. همچنین، قیمتهای تاخیردار معاملات آتی شاخص دلار ICE آمریکا در وبسایت ICE نیز موجود است.
درست مثل سایر جفت ارزها، شاخص دلار آمریکا (USDX) نیز نمودار خاص خود را دارد.
نگاهی کنیم به شاخص دلار آمریکا:
پیش از هر چیز، به یاد داشته باشید که این شاخص 24 ساعت در روز و پنج روز در هفته محاسبه میشود.
علاوه بر این، شاخص دلار آمریکا (USDX) ارزش کل دلار را نسبت به پایهٔ 100.000 اندازهگیری میکند. حالا یعنی چی؟!
بیایید توضیح بدهیم. به عنوان مثال، عدد فعلی در حال حاضر 86.212 است.
این به این معناست که از زمان شکلگیری شاخص، دلار حدود 13.79 درصد از ارزش خود را از دست داده است (100.000- 86.212).
اگر این مقدار 120.650 باشد، این به معنای افزایش 20.65 درصد ارزش دلار از زمان شروع شاخص است (100.000-120.650).
شاخص دلار آمریکا از مارس 1973 آغاز شده است. در آن زمان، رهبران بزرگترین کشورهای جهان در واشنگتن دی سی با یکدیگر دیدار کردند و توافق کردند که ارزهایشان را آزادانه در برابر یکدیگر شناور کنند.
این زمان شروع را به "دوره پایه" هم میگویند.
این بخش مطلقا برای شاگردان ردیف جلوی کلاس است. فرمول محاسبه USDX در زیر ارائه می شود:
USDX = 50.14348112 × EUR / USD ^ (- 0.576) × USD / JPY ^ (0.136) × GBP / USD ^ (- 0.119) × USD / CAD ^ (0.091) × USD / SEK ^ (0.042) × USD / CHF ^ (0.036)
حتما پیش خودتان این سوالات مطرح میکنید: "چگونه میتوانم از این شاخص دلار در معاملاتم در بازار فارکس استفاده کنم؟"
بسیار خب، انگشتان خود را به همین شیوه نگه دارید، به زودی خواهید فهمید! همهی ما میدانیم که بیشتر جفت ارزهای فعال شامل دلار آمریکا هستند.
اگر تاکنون آنها را نشناخته اید، برخی از جفتهایی که دارای دلار آمریکا هستند، شامل: یورو/دلار، پوند/دلار،
دلار/فرانک، دلار/ین و دلار/دلار کانادا هستند.
اگر این جفت ارزها را معامله نکنید، شاخص دلار همچنان از قدرت نسبی آن در بازار جهانی شما را مطلع خواهد کرد.
در واقع، زمانی که چشمانداز بازار برای دلار آمریکا مشخص نیست، اغلب، شاخص دلار تصویر بهتری از وضعیت فعلی ارائه میدهد.
در بازار فارکس جهانی، شاخص دلار را میتوان به عنوان یک نشانگر از قدرت دلار آمریکا در نظر گرفت.
از آنجا که منطقه یورو بیش از ۵۰٪ از شاخص دلار را تشکیل میدهد، جفت ارز یورو/دلار کاملاً رابطهای عکس با یکدیگر دارند. نمودار زیر را ببینید:
در مرحله بعد، به نمودار یورو/دلار نگاهی بیندازید.
مانند تصویر آینه است! اگر یکی به سمت بالا برود، احتمالاً دیگری به سمت پایین خواهد آمد.
آیا متوجه شدید؟ به نظر میآید که خطوط روند تقریباً به صورت کاملاً معکوس هم هستند. این میتواند به افرادی که در جفت ارز یورو/دلار معامله میکنند، کمک بزرگی باشد.
بعضی از دوستان تریدر ما، شاخص دلار را به عنوان یک نشانگر برای یورو/دلار در نظر میگیرند و آن را مشاهده میکنند.
اگر تغییرات قابل توجهی در شاخص رخ دهد، تقریباً مطمئن باشید که معاملهگران ارز به این تغییرات واکنش نشان خواهند داد و از آن استفاده خواهند کرد.
هم تعامل معاملهگران و هم تریدرهای فارکس از شاخص دلار به عنوان یک ابزار کلیدی برای تشخیص جهت دلار آمریکا استفاده میکنند.
همیشه وضعیت دلار آمریکا را در نظر بگیرید در جفت ارزی که در حال معامله هستید.
برای مثال، اگر شاخص دلار در حال تقویت و افزایش است و شما در حال معامله جفت ارز یورو/دلار هستید، دلار قوی نشانگر یک روند نزولی در نمودار یورو/دلار است.
اگر در حال معامله جفت ارزی هستید که در آن دلار آمریکا ارز پایه است مانند دلار/فرانک، در این صورت افزایش شاخص دلار احتمالاً افزایش نمودارهای دلار/فرانک را نشان میدهد، همانند تصویر زیر.
در نمونه زیر دو نکته ریز ارائه می شود که همیشه باید بخاطر بسپارید:
اگر دلار امریکا ارز پایه (USD/XXX) باشد، در این صورت شاخص دلار و جفت ارز باید هم جهت با هم حرکت کنند.
اگر دلار امریکا ارز دومی (XXX/USD) باشد، در این صورت شاخص دلار و جفت ارز باید خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند.
یک نوع دیگر از شاخص دلار آمریکا نیز وجود دارد.
این شاخص توسط فدرال رزرو طراحی شده است و امروزه بسیاری از افراد معتبری همچون اقتصاددانان و تحلیلگران ارزی به طور گسترده از آن استفاده میکنند.
این شاخص به نام "شاخص وزنی دلار آمریکا با تجارت" شناخته میشود.
شاخص وزنی دلار آمریکا با تجارت، که به آن "شاخص گستره" نیز گفته میشود، معیار سنجش ارزش دلار آمریکا نسبت به سایر ارزهای خارجی است.
این شاخص یک شاخص وزندهی شده با تجارت است که سعی دارد با استفاده از ارزهای بیشتر و بهروزرسانی سالانه وزنها، شاخص قدیمی و مربوط به بخش خصوصی ICE دلار آمریکا (USDX) را بهینهسازی کند.
هدف بانک فدرال این بود که شاخصی ایجاد کند که بتواند ارزش دلار را نسبت به ارزهای خارجی با دقت بیشتری منعکس کند و اساس کار این شاخص این گونه بود که بررسی میکرد کالاهای امریکایی در مقایسه با کالاهای سایر کشورها چقدر رقابتی هستند.
این شاخص در سال 1998 به منظور همگام سازی با تجارت امریکا شکل گرفت.
بانک فدرال رزرو سنت لوئیس آمار “میانگین وزنی ارزش ارزی دلار آمریکا در برابر ارز طیف گسترده ای از شرکای اصلی تجاری امریکا را گردآوری می کند.”
در زیر، وزن دهی فعلی شاخص (به درصد) از قوی ترین به ضعیف ترین، ارائه می شود:
تفاوت اصلی بین شاخص اصلی دلار و شاخص وزنی-تجاری آن، سبد ارزهای مورد استفاده و وزن نسبی هر یک از آنهاست.
شاخص وزنی-تجاری شامل کشورهایی از سراسر جهان از جمله برخی کشورهای در حال توسعه می باشد.
با توجه به رویه توسعه تجارت جهانی، این شاخص احتمالاً بازتاب بهتری از ارزش دلار امریکا در سراسر جهان است.
شاخص نقدی دلار بلومبرگ (BBDXY) عملکرد سبد 10 ارز جهانی در برابر دلار آمریکا را مطالعه و رصد می کند.
ترکیب این شاخص سالانه به روز می شود و نشان دهنده مجموعه متنوعی از ارزهایی است که از منظر جهانی و جریان نقدینگی مهم هستند.
از آنجا که سایر شاخص های دلار (منظور DXY) ترکیب خود را به روز رسانی نکرده و تنها از چند ارز با وزن های متمرکز تشکیل شده اند، بلومبرگ ادعا می کند که شاخص آن، دلار آمریکا را بهتر مورد ارزیابی قرار می دهد.
حال ببینیم که تفاوت شاخص نقدی دلار بلومبرگ (BBDXY) با شاخص دلار ICE (DXY) که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد چیست.
شاخص نقدی دلار بلومبرگ با در نظر گرفتن نقدینگی بازار جهانی ارز و شرکای تجاری امریکا، سبد شفاف تری از ارزها را مطالعه و رصد می کند.
بر خلاف DXY، شاخص نقدی دلار بلومبرگ تحت سلطه یورو نیست.
این شاخص همچنین دربرگیرنده ارزهای اصلی بازارهای نو ظهور مانند روپیه هند، وون کره، پزوی مکزیک و یوان چین است که همگی شرکای تجاری اصلی امریکا هستند.
برخلاف ترکیب ثابت DXY ، شاخص دلار بلومبرگ پویاست. این شاخص با توجه به رویه تنظیم مجدد سالانه، بازتابی از وضعیت متغیر بازارهای ارزی است.
نتیجه چنین چیزی شاخصی است که شامل ارزهای مهم (مانند دلار استرالیا) است که از نظر جریان نقدینگی و تجارت رتبه بالاتری در قیاس با کرون سوئد دارند.
زیرا این شاخص هنوز در گذشته زندگی می کند! شاخص دلار ICE ارزش دلار آمریکا را در برابر سبدی از ارزهای شش شریک تجاری برتر امریکا، به همان صورت که در سال 1973 مورد ارزیابی قرار گرفت، بررسی می کند! شاخص در آن زمان شامل منطقه یورو، ژاپن، انگلستان، کانادا، سوئد و سوئیس بود.
در زیر یک عکس فوری از رویه تعدیل سازی مجدد شاخص دلار بلومبرگ در طول سالیان ارائه شده است.
دقت کنید که چگونه ارزهایی مانند دلار سنگاپور (SGD) و رئال برزیل (BRL) قبلاً بخشی از این باشگاه جذاب بودند اما در نهایت حکم برکناری گرفتند و ارزهای دیگری جایگزین آنها شدند.
شاخص دلار بلومبرگ بازی نیست. بلکه دوست دارد همیشه تازه باشد!
این نکته نقطه مقابل شاخص دلار آمریکا (USDX ، DXY ، DX) است که در آن ارزها هرگز تغییر نمی کنند.
در نمونه زیر جدیدترین ترکیب شاخص نقدی دلار بلومبرگ در مقایسه با سال قبل ارائه می شود.
این شاخص، سالی یک بار از نو تعدیل می شود تا دربرگیرنده آمار و داده های جدید از موارد زیر باشد:
ارزهایی که نرخ آنها به دلار آمریکا ثابت است از این قاعده مستثنی هستند و ارزهایی که به شدت کنترل می شوند (همچون یوان چین) تاثیر آنها محدود می شود.
برای اطمینان از قابلیت معامله، ارزهای با وزن کمتر از 2٪ حذف می شوند.
در هر بار تعدیل سازی سالانه، مراحل زیر انجام می شود تا تعیین شود کدام ارزها باید حضور داشته باشند و وزن هر یک چقدر باشد:
وزن های هدف تعدیل شده هر سال پس از اتمام آخرین روز معاملاتی امریکا در دسامبر اعمال می شود.
در زیر چارت تصویری مراحل بالا ارائه می شود: