احتمالاً فهم این الگوهای هارمونیک ابتدا کمی چالشبرانگیز به نظر برسد، اما هنگامی که شکل آنها را درک کنید، به سود قابل توجهی دست خواهید یافت!
هدف اصلی این الگوها کمک به تریدرها برای شناسایی نقاط احتمالی بازگشت روندها می باشد.
در اینجا از ابزارهای دیگری مانند فیبوناچی که قبلاً آموختهایم بهره خواهیم برد.
با ترکیب این ابزارهای فوقالعاده برای شناسایی الگوهای هارمونیک، میتوانیم مناطق احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این واحد، در مورد الگوهای هارمونیک زیر صحبت می کنیم:
نگران نباشید. هنگامی که با اصول اولیه الگوها آشنا شوید، باقی مسائل بسیار سادهتر خواهند بود!
در مورد تمام الگوهای هارمونیک، نکته مهم این است که قبل از ورود به معامله و انجام خرید یا فروش، منتظر بمانید تا الگو به طور کامل شکل گیرد.
پس از آشنایی با ماهیت این الگوها، مهمترین چیزی که باید به آن توجه کنید، صبر، تمرین، و مطالعه فراوان برای مسلط شدن به الگوهاست.
تذکر درباره الگوهای هارمونیک
از ابتدا مهم است یک نکته را درباره الگوهای هارمونیک روشن کنیم. معامله با الگوهای هارمونیک یک روش دقیق و محاسباتی است، اما برای مسلط شدن به این روش، نیاز به صبر، تمرین، و مطالعه زیاد است. نکات پایه که در هر الگو ذکر شده، باید رعایت شود. ممکن است الگوهای هارمونیک زیبایی ظاهری داشته باشند، اما اگر شرایط پترن را نداشته باشند، فقط منجر به گمراهی خواهند شد.
در الگوهای هارمونیک، ما در مقابل اکثر روشهای تحلیل تکنیکال، سعی میکنیم آینده قیمت را پیشبینی کنیم. این یک هدف بزرگ است و برای موفقیت در آن، تریدر باید صبور باشد.
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگرهم به آن اضافه میکنیم و نتیجه الگوی نمودار ABCD میشود.
برای تشخیص این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای پیدا کردن نقاط برای روندهای صعودی و نزولی در الگوی نمودار ABCD، خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD، به وسیله فیبوناچی اکستنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
ظاهراً ساده به نظر میرسد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که صبر کنید تا ابتدا الگو کامل شود (به نقطه D برسد) سپس وارد موقعیت خرید یا فروش شوید.
چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوی هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید بازگشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکستنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکستنشن 1.272 از ضلع B باشد. (در صورت نیاز به واحد فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیش بینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در سه محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده(%1.272اکستنشن از ضلع 2) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
روزی روزگاری، تریدر باهوش و مجنونی به نام هارولد مک کینلی گارتلی زندگی میکرد. او در اواسط دهه 1930 مدیر یک مجموعه خدمات مشاورهای بورس بود که طرفداران زیادی هم داشت. این مرکز خدمات مشاورهای یکی از اولین مجموعههایی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار سهام استفاده میکرد. به گفته گارتلی، وی در نهایت موفق شده بود دو مورد از بزرگترین مشکلات معامله گران را حل کند: اینکه چه چیزی را بخرند و اینکه این چیز را در چه زمانی بخرند.
طولی نکشید که تریدرها متوجه شدند که این الگوها را میتوان در سایر بازارها نیز استفاده کرد. از آن زمان به بعد، کتاب های متنوع، نرم افزارهای معاملاتی و الگوهای مختلف (از جمله الگوی پروانه و خفاش) بر اساس گارتلیها ساخته شدهاند. بله هارولد مبدع الگوی گارتلی بود.
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است. (برای الگوهای نزولی به شکل W است) این الگوها برای کمک به معامله کنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
یک الگوی گارتلی زمانی تشکیل میشود که قیمت اخیراً در یک روند صعودی (یا نزولی) در حال پیشروی بوده، اما کم کم نشانههایی از اصلاح را نشان دهد. آنچه باعث میشود گارتلی پس از شکل گیری به چنین آرایش زیبایی بدل شود، این است که نقاط برگشتی، همان سطح فیبوناچی اصلاحی و گسترشی هستند. این نشانهای قوی است که این جفت ارز ممکن است برگشت بزند.
شناسایی این الگو ممکن است کمی دشوار باشد و بعد از اینکه الگو را شناسایی کردید، با انداختن ابزارهای فیبوناچی روی آن، احتمالا کار دشوارتر هم میشود. نکته اصلی برای جلوگیری از این همه سردرگمی این است که تحلیل را مرحله به مرحله انجام دهید. در هر صورت، این الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است، اما یک نقطه (X) که فراتر از نقطه D قرار دارد نیز، پیش از آن میآید.
الگوی “دقیق” گارتلی دارای ویژگی های زیر است:
با گذشت زمان، محبوبیت الگوی گارتلی افزایش یافت و مردم در نهایت انواع گونهها را با ایجاد تغییراتی ارائه دادند. به دلایلی عجیب، کاشفان این گونهها تصمیم گرفتند آنها را به نام حیوانات نامگذاری کنند (شاید عضو انجمن مقابله با حیوان آزاری بودند!). اضافه گویی بس است، این مجموعه حیوانات با گارتلی ادغام شدند و الگوی پروانه و خرچنگ و خفاش را ایجاد کردند.
در سال 2000 میلادی، اسکات کارنی، از پیروان متعصب مکتب الگوهای هارمونیک، الگوی “خرچنگ” را کشف کرد. به گفته وی، خرچنگ صحیحترین حالت در میان همهی الگوهای هارمونیک بوده و آن به این دلیل است که در دورترین منطقه بالقوه برگشتی از حرکت XA است. نسبت پاداش به ریسک این الگو بالا بوده، چراکه شما میتوانید حد ضرر بسیار تنگی قرار دهید. الگوی “دقیق” خرچنگ باید جنبه های زیر را داشته باشد:
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
از این الگو در بازارهای روند دار استفاده شده و باید چهار خط بین نقاط A تا D ترسیم کرد. در روند صعودی، الگوی W مانند و در روند نزولی الگوی M مانند ایجاد شده که بر اساس الگوی پروانه باید اندازهی هر خط، در مقیاس مشخصی باشد تا بتوان روند آتی بازار را شناسایی کرده و سود خوبی از هر معامله کسب کرد.
در شناسایی الگوهای هارمونیک، سه مرحله اساسی وجود دارد:
با پیروی از این سه مرحله اصلی، قادر به شناسایی آرایشهای با احتمال موفقیت بالا خواهید بود که به شما در کسب سود کمک میکنند.
بیایید به صورت عملی این مراحل را بررسی کنیم!
این به نظر یک الگوی هارمونیک میآید! در این مرحله، هنوز مطمئن نیستیم که الگو دقیقاً چه نوعی است، اما به نظر میرسد شبیه به سه محرک باشد. این ممکن است یک خفاش یا خرچنگ هم باشد…
حالا بیایید این نقاط وارونگی را نامگذاری کنیم.
با استفاده از ابزار فیبوناچی، یک کاغذ و خودکار، مشاهدات خود را ثبت کنیم.
این الگو برای یک الگوی ABCD صعودی واجد شرایط است ، که یک سیگنال خرید قوی است.
وقتی الگو کامل میشود، تنها کاری که باید انجام دهید، خرید یا فروش است. در این مورد، شما باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضرر را چند واحد پایینتر از قیمت ورودی خود قرار دهید.
مشکل الگوهای هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردن آنها سخت است، مثل یافتن الماس در یک صخره. بیشتر از آشنایی با مراحل، باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید این الگوها را شناسایی کنید و باید بسیار صبور باشید تا پیش از تکمیل الگو وارد معامله نشوید.
در نهایت، برای رسم سادهتر تمامی الگوهای هارمونیک بر روی چارت معاملاتی، میتوانید از اندیکاتورهای تشخیص الگوهای کلاسیک استفاده کنید.