واحد سه: سطوح حمایت و مقاومت
در ادامه مباحث ارائه شده در دانشکده پیپکده، می خواهیم در خصوص یکی از بنیادی ترین و مهم ترین مفاهیم در بازارهای مالی یعنی سطوح حمایت و مقاومت مطالبی را خدمت شما دانشجویان عزیز ارائه کنیم، پس با ما همراه باشید.
سطوح حمایت و مقاومت یکی از اصطلاحات پر کاربرد در مباحث معامله گری می باشد و مسئله اینجاست که هر معامله گری نگاهی متفاوت به رسم خطوط حمایت و مقاومت دارد.
حال در اینجا میخواهیم با مفاهیم اولیه و ساده شروع کنیم.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، یک الگوی زیگزاگ در حال صعود داریم.
هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند و سپس به عقب می رود، بالاترین نقطه ای که نمودار قبل از عقب نشینی به آن رسیده، مقاومت نام دارد.
سطوح مقاومت در جاهایی از نمودار شکل می گیرد که بیشترین سفارشات فروش در آنجا قرار داده شده است.
هنگامی که قیمت دوباره به سمت بالا حرکت میکند، پایین ترین نقطه که قیمت قبل از شروع حرکت جدید به آن رسیده را حمایت می گویند.
سطوح حمایت در جاهایی از نمودار شکل می گیرد که بیشترین سفارشات خرید در آنجا قرار داده شده است.
به این ترتیب، سطوح حمایت و مقاومت با نوسانات قیمت در طول زمان شکل میگیرند.
در مقابل، زمانی که بازار نزولی است، موارد بالا برعکس عمل میکنند.
نکتهای که باید به آن آگاه باشید این است که سطوح حمایت و مقاومت اعداد دقیق نیستند.
غالباً شاهد سطوح حمایت یا مقاومت هستیم که ظاهرا شکسته شده اند، اما بعداً متوجه میشویم که بازار فقط آنها را تست کرده است.
در نمودارهای کندلی، این «تست ها» با استفاده از سایهها نشان داده میشوند.
توجه کنید که چگونه سایههای کندلها سطح حمایت 1.4700 را آزمایش میکنند.
در آن زمان به نظر میرسید که قیمت در حال شکستن حمایت است، اما در نگاه به گذشته، متوجه میشویم که قیمت فقط آن را آزمایش کرده است.
چگونه بفهمیم حمایت و مقاومت شکسته شده است؟
در واقع پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد.
برخی استدلال می کنند که اگر قیمت بتواند از آن سطح بگذرد، سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود.
با این حال، متوجه خواهید شد که همیشه اینطور نیست .
بیایید همان مثال خود را از بالا در نظر بگیریم و ببینیم وقتی قیمت واقعاً از سطح حمایت 1.4700 عبور کرد، چه اتفاقی افتاد.
در این مورد، قیمت زیر سطح حمایت 1.4700 بسته شد، اما در نهایت به بالای آن صعود کرد.
چنانچه قبول می کردید که این یک شکست واقعی است و این جفت را می فروختید، حسابتان دچار ضرر میشد. !
اکنون با نگاهی به نمودار، می توانید به صورت بصری ببینید و به این نتیجه برسید که سطح مقاومت واقعاً شکسته نشده است. هنوز دست نخورده است و اکنون حتی قوی تر است.
سطح حمایت "نقض" شد اما فقط به طور موقت.
برای کمک به فیلتر کردن این شکست های کاذب، باید سطوح حمایت و مقاومت را بیشتر به عنوان یک"منطقه" در نظر بگیرید تا اعداد مشخص.
یکی از راههایی که به شما کمک میکند این مناطق را پیدا کنید، ترسیم حمایت و مقاومت بر روی نمودار خطی است تا نمودار شمعی.
دلیل آن این است که نمودارهای خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهند در حالی که کندل ها بالا و پایین های شدید را به تصویر می کشند.
با نگاهی به نمودار خطی، میتوانید خطوط حمایت و مقاومت خود را در اطراف مناطقی ترسیم کنید که قیمت چندین فراز و نشیب در آنجا داشته است.
با کمی تمرین، میتوانید مناطق بالقوه حمایت و مقاومت در بازار فارکس را به راحتی تشخیص دهید.
خطوط روند جزء محبوبترین ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی در بازار فارکس هستند که اگر به درستی ترسیم شوند، می توان از آنها سودهای خوبی کسب نمود..
متأسفانه، بسیاری از تریدرهای فارکس خطوط روند را به درستی ترسیم نمیکنند یا به جای اینکه بازار را با آنها هماهنگ کنند، سعی میکنند خط را به اندازه بازار تغییر دهند.
در یک خط روند صعودی، خط روند در امتداد پایین مناطق حمایتی (درهها) به راحتی قابل تشخیص است.
در یک خط روند نزولی، خط روند در امتداد بالای مناطق مقاومت (قلهها) به راحتی قابل تشخیص است.
برای ترسیم صحیح خطوط روند در فارکس، تنها کاری که باید انجام دهید این است که دو قسمت بالا یا پایین اصلی را پیدا کرده و آنها را به هم وصل کنید.
بله، به همین سادگی.
مانند شکل زیر:
برای رسم یک خط روند معتبر حداقل
به دو بالا یا پایین نیاز است، اما برای تأیید یک خط روند به سه مورد نیاز است.
هر چه خط روندی که ترسیم می کنید تندتر باشد، قابل اعتمادتر خواهد بود و احتمال شکسته شدن آن بیشتر می شود.
مانند سطوح حمایت و مقاومت افقی ، خطوط روند هر چه بیشتر آزمایش شوند قوی تر می شوند .
و مهمتر از همه، هرگز خطوط روند را با مجبور کردن آنها به تناسب بازار ترسیم نکنید . اگر آنها به درستی مطابقت نداشته باشند، خط روند معتبری نداریم!
اگر نظریه خط روند را یک قدم جلوتر ببریم و یک خط موازی در همان زاویه روند صعودی یا نزولی رسم کنیم، یک " کانال" ایجاد خواهیم کرد .
این کانال ها، کانالهای ترند هستند که گاهی کانالهای قیمت نیز نامیده میشوند .
با این حال، این بدان معنا نیست که شما باید آن را کنار بگذارید. تماشای کانالها میتواند به اندازه
Stranger Things هیجانانگیز باشد !
کانال های روند ابزار کاربردی در تحلیل تکنیکال می باشد که می توان برای تعیین مکان های خوب برای خرید یا فروش از آنها استفاده نمود.
خط روند بالا نشان دهنده مقاومت و خط روند پایین نشانگر حمایت است. بنابراین هر دو قسمت بالا و پایین کانال ها مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را نشان می دهند .
کانال های روند با شیب منفی (پایین) نزولی و کانال های با شیب مثبت (بالا) صعودی در نظر گرفته می شوند.
برای ایجاد یک کانال رو به بالا (صعودی) ، یک خط موازی در زاویه یک خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که آخرین قله را لمس کند. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود.
برای ایجاد یک کانال نزولی (نزولی)، به سادگی یک خط موازی در همان زاویه با خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی ببرید که آخرین دره را لمس کند. این باید همزمان با ایجاد خط روند انجام شود.
هنگامی که قیمت ها به خط روند پایین تر می رسد، ممکن است به عنوان منطقه خرید استفاده شود .
هنگامی که قیمت ها به خط روند بالاتر رسید، ممکن است به عنوان منطقه فروش استفاده شود .
سه نوع کانال وجود دارد:
هنگام ترسیم یک کانال روند، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
به طور کلی پایین کانال روند یک”منطقه خرید” در نظر گرفته میشود در حالیکه بالای کانال روند یک “منطقه فروش” در نظر گرفته میشود
گفته می شود، کانال های روند نباید کاملاً موازی باشند. همچنین نباید 100% قیمت در کانال قرار گیرد.
اشتباه رایج بسیاری از تریدرها این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمت کتاب های درسی هستند .
آنها اطلاعات مهمی را در مورد عملکرد قیمت از دست می دهند و چشمان خود را روی سایر سرنخ های مهم می بندند.
به شکل کانال زیر توجه کنید…
آیا آنها کامل به نظر می رسند؟
انتظار برای نمونههای کتاب درسی کامل به شما در دنیای واقعی کمکی نمیکند، زیرا بسیار نادر است که قیمتی را ببینید که کاملاً با دو خط روند کاملاً موازی مطابقت داشته باشد.
در حالی که قوانین اصلی سطوح حمایت و مقاومت را متوجه شده اید، حالا وقت آن است که از این ابزارهای تکنیکال در معاملات خود بهرهمند شوید.
در جهت تسهیل درک مفهوم، مبادله سطوح حمایت و مقاومت را به دو دسته ساده تر تقسیم کردهایم: پرش (Bounce) و شکست (Break).
همانگونه که از نام آن پیداست، روش موفق در خرید و فروش روی نقاط حمایت و مقاومت، زمانی است که قیمت بلافاصله بعد از برخورد به سطوح عکسالعمل نشان دهد و جهش کند.
بسیاری از تریدرهای خردهفروشی در بازار فارکس اشتباه میکنند که سفارشات خود را مستقیماً در سطوح حمایت یا مقاومت قرار داده و منتظر فعال شدن معامله میشوند.
این رویکرد ممکن است در برخی موارد جواب دهد، اما این نحوه معاملات فرض میکند که سطح حمایت یا مقاومت بدون رسیدن قیمت به آن، حفظ میشود.
شاید فکر کنید: "چرا من فقط یک دستور ورود را درست در سطح قرار نمیدهم؟ با این کار، از بهترین قیمت ممکن اطمینان حاصل میکنم.”
هنگام انجام پرش، میخواهیم از شانس به نفع خود بهرهمند شویم و به نوعی تایید کنیم که حمایت یا مقاومت حفظ خواهد شد.
برای مثال، به جای ورود مستقیم، میخواهیم قبل از ورود منتظر بمانیم تا از حمایت پرش کند.
اگر به دنبال کوتاه آمدن بودهاید، میخواهید قبل از ورود منتظر بمانید تا از مقاومت خارج شود .
با انجام این کار، از لحظاتی که قیمت به سرعت حرکت می کند و از سطوح حمایت و مقاومت عبور می کند، اجتناب می کنید. از نظر تجربی، گرفتن چاقویی که در حال سقوط است، می تواند خون به پا کند !
در حالت ایدهآل معامله گری، هر زمانی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت اصلی برسد، ما میتوانیم خرید و فروش انجام دهیم و سود زیادی کسب کنیم.
واقعیت این است که این سطوح بسیار زیاد شکسته میشوند.
دو روش برای مدیریت در معاملات وجود دارد: روش تهاجمی یا روش محافظهکارانه.
سادهترین راه برای بازی با شکستها، خرید یا فروش زمانی که قیمت به طور قابل توجهی از ناحیه حمایت یا مقاومت عبور میکند، است.
کلمه کلیدی در اینجا قابل توجه است، چرا که ما فقط میخواهیم در جایی وارد شویم که قیمت به راحتی از سطح حمایت یا مقاومت عبور کرده باشد.
مانند شکل زیر:
این وضعیت فرضی را تصور کنید: شما تصمیم گرفتید پوند/دلار آمریکا را خرید کنید به این امید که پس از جهش از سطح حمایت افزایش یابد.
ولیکن سطح حمایت شکسته می شود و شما اکنون در موقعیت بازنده هستید و موجودی حساب شما به آرامی کاهش می یابد.
آیا شما…
الف. شکست را می پذیرید و موقعیت خود را می بندید؟
یا
ب. معامله خود را نگه می دارید و امیدوار هستید که قیمت دوباره افزایش یابد؟
اگر انتخاب شما مورد دوم باشد، به راحتی این نوع روش معاملاتی را درک خواهید کرد.
به یاد داشته باشید، هر زمان که یک موقعیت را ببندید، طرف مقابل معامله را انتخاب می کنید.
حال، اگر فروش و بستن موقعیت های زیانده به اندازه کافی در سطح حمایت شکسته اتفاق بیفتد، قیمت معکوس خواهد شد و دوباره شروع به کاهش می کند.
دلیل اصلی این اتفاق این است که هر زمان که سطح حمایت شکسته شود همان سطح شکسته شده به سطح مقاومت تبدیل می شود .
کار درست این است که منتظر بمانید تا قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته بازگشت یا اصطلاحا پولبک داشته باشد و پس از جهش قیمت وارد معامله شوید.
یادآوری مهم:
در بازار فارکس،"آزمایش مجدد" سطوح حمایت و مقاومت شکسته شده همیشه اتفاق نمیافتد. ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که قیمت فقط در یک جهت حرکت کند و شما را پشتسر گذارد. برای همین دلیل، همیشه از استاپ لاس استفاده کنید و هرگز به امید بازگشت قیمت نباشید.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، سطح روانشناختی به عنوان یک سطح قیمتی مورد توجه قرار میگیرد که در بین تریدرها به دلیل گرد بودن یا به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اساسی شناختهشده است. این سطوح اساساً بر اساس ادراک و رفتار جمعی فعالان بازار تعیین میشوند.
به نظر میرسد که این "خطوط نامرئی" اغلب بر تصمیمات گروهی و فردی تریدرها تأثیر میگذارند و به وجود الگوهای پیشبینیپذیر در حرکات قیمت منجر میشوند.
سطوح روانشناختی به عنوان نقاطی در بازارهای مالی تلقی میشوند که به دلیل سادگی و سهولت در اندازهگیری برای معاملهگران اهمیت دارند. این سطوح اغلب به شکل اعداد گرد مانند "00" یا "50" وجود دارند و به عنوان نقاط کلیدی برای تصمیمگیری در معاملات مطرح میشوند.
برای مثال، اگر قیمت یک جفت ارز به سطح 100 نزدیک شود، تریدرها ممکن است احتمال بیشتری برای انجام معامله در آن سطح داشته باشند، زیرا این ممکن است نشاندهنده یک نقطه عطف مهم باشد.
سطوح روانشناختی در تحلیل تکنیکال به دلیل تأثیر آنها بر رفتار تریدرها اهمیت دارند. مغز انسان به دنبال سادگی و نظم میگردد و در معاملات، ترجیح آن اعداد گرد و الگوهای ساده قابل تشخیص می باشد. با تمرکز فعالان بازار بر روی سطوح روانشناختی، میتوان پیشبینیپذیری خود را تقویت کرده و واکنش قابل پیشبینی به نزدیک شدن، برخورد یا شکستن سطوح روانشناختی نشان دهند.